۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

شبهای تابستون 87




0111


تو چشام باز چرا بارونیه
شب همیشه به همین آرومیه


ببین منو که باز اینجا تنهام
بشین نرو، بی تو غرق غمهام


سخته برام که پُر از کینه شم
وقت تعبیر خوابمه پس بیا پیشم

وقتی پیشمی چشای من برق داره
با توبودن واسم خیلی فرق داره

انگار که دل من باز هوای شب داره

حتماً میخواد عاشق بشه یکباره
.
.
.
.
.
.
بهت میگم که فقط مال من باش
واسه پرواز دو تا بال من باش
.
.
.
نبودی روزارو به یادت میشمردم
.
حسرت یه نگاتو بدزد ازم
دلو بگیر به آسونی ببر بازم

دل بستم

به تو
تا آخر خط هستم
دل بندم
از دنیا دل کندم
دل تنگم
هنوز با تو یکرنگم
می جنگم
تورو بیارم به چنگم


امروز داشتم به این آهنگ گوش میدادم و کلی یاد روزهای تابستان 87 در من زنده شد.
آهنگ قشنگیه و خیلی به حال و هوای من میخورد و میخوره ...


یادمه اوون روزا میرفتم رو پشت بومه خونمون و درس میخوندم تا برای کنکور آماده بشم .
خونمون خیلی شلوغ پلوغ بود و مدام مهمون داشتیم و اصلا نمیتونستم تو اتاقم درس بخونم .

این بود که میز و صندلی از تو انباریمون برداشته بودم و روو پشت بوم بساط درس خوندنو آماده کرده بودم و هر روز از 6:30 تا آخر شب میرفتم اونجا و درس میخوندم

باید همه ی حواسمو جمع درسام میکردم ولی نمیشد

البته یکی از دلایلی که تصمیم گرفتم دوباره درس بخونم به خاطر این بود که کمتر به عشقم فکر کنم . (LOL)

دیگه شرایط سختتر شد

هم نزدیک به کنکور میشدم


هم مهمون داشتیم

هم میبایست تمام تمرکزم رو روی درسام میذاشتم


وهم
.
.
به عشقمم فکر میکردم

بد تر از همه این بود که همه میگفتن تو با این همه پشتکار و وقتی که برای درس میذاری حتماً قبول میشی.


نمیدونستن که من اون بالا تو رویای عشقم هستم و اونو پیش خودم تصور میکنم


یکی دوبار هم عشقم اومده بود اونجا


اون توی کوچه بود و من بالای پشت بوم

با هم کلی صحبت میکردیم

فاصله مون کم بود با هم ولی باز

دلم میخواست از اوون بالا بپرم تو بغلش



بعد از اون موقع هم شب که میشد به جایی که عشق ایستاده بود زل میزدم و براش دلتنگی میکردم

هوا که کم کم تاریک میشد سیاهی شب به دل من هم راه پیدا میکرد

بعد دیگه کلاً کتابامو میبستم و به این آهنگ از موبایلم گوش میدادم


هم براش بغض میکردم و آخر دیگه اشک امونمو می برید


هم قربونش میرفتم


و هم دلتنگی هام بیشتر میشد.


خیلی روزهای بیاد موندنی بودن

هوا که خیلی عالی بود


حیف که من فقط میتونستم رویای عشقمو اون بالا تو اون هوای دلپذیر داشته باشم



(آخر شعر)

با چه زبونی بهت بگم
دوست دارم

۲ نظر:

مجید خودش گفت...

تاکنون نظری داده نشده است.
.
.
.

به عشقم گفت...

نقطه پر از معنای عمیق وجود عشق ماست

نقطه پر از صمیمیت

نقطه پر از وابستگی به ماندن و عاشق بودن ماست عزیزم