به چه قیمتی گذشتی از شبای خیس مهتاب
آخه این دل عاشقت بود
له نکن این قلب خونو
آخه روزی لایقت بود
اونکه تو خود خواهیات مُرد دل من بود تو ندیدی
شده بودم مثل دختر کبريت فروش
با هر نفس يادی زنده می شد.
خاطره ای
جايی
و کسی
کسی که همه ی نفس من شده
و باز هم نفس عميق
انقدر اين احساس قوی و پر از عشقه که نتونستم از آن به سادگی بگذرم
حرف زدن در موردش که آرومم نکرد
بايد نوشت
گويی در آخر و بعد از اينهمه صحبت در موردش
تا ننويسم حق مطلبم رو ادا نکردم
دختر کبريت فروش
با روشن کردن تک تک کبريت ها که تمام هستی و
دارو ندارش بودند
ياد گرما، مادربزرگ و ...
و من با نفس های پی در پی و عميقم
ياد و خاطره ی عشق عزيزم
و خودم را
نيز در همان لحظه های ناب پيدا
ميکردم
وه که چه حرمتی دارد اين عشق
چه روز خوبی بود
کاش همه ی روزا همینقدر شیرین باشن
maj : من که پيدات ميکنم
maj: نگاه به چشمات مي کنم
maj: يه بوس به لپات مي کنم
maj: چه حالي همرات ميکنم
maj: همه رو برات مات مي کنم
maj : هي هاي و هيهات ميکنم
mel: manam az hame ja negat mikonam,
mel: doaye kheir hamrat mikonam
mel: vaghti aghoosh barat baz mikonam
mel: tamame donyaro gharghe hasrat mikonam
maj: هستيموفداي تماشات ميکنم
maj: سرتو روسينم ميذارم
maj: آروم که لالات ميکنم
maj: قندون جلوت کم مياره
maj: پر از شکلات ميکنم
mel: manam khoone eshghamo farshe pat mikonam
maj: اشکي که از چشام مياد
maj: رود زير پات ميکنم
maj: وقتي مياي از خوشحالي
maj: پايين و بالات مي کنم
maj: تموم دنيامو حالا
maj: فداي دستات مي کنم
mel: shabha barat naz mikonam,
mel: toro bi tab mikonam
mel: eshghemoono hameja jar mizanam
mel: hameye donyaro khabar mikonam
mel: migam eshgham asemoonie
mel: migam joonam ke ghabel nadare,
mel: oonam fadaye nafasash mikonam
maj: قربون اون شعر گفتنت
maj: سرمو فداي قافيه هات ميکنم
87/12/20
خودم که اصلا حواسم نبود
زمان مریضی پدرم بود و من هم تازه یکی از نشریات ادبی دانشگاه صنعتی اصفهان به دستم رسیده بود و بدون اینکه از مضمون این شعر آگاه باشم اونو بلند بلند میخوندم تا پدرمم بشونه و کمی سرگرم بشه
واقعاً که چقدر مسخره بود
میخواستم سر پدرمو گرم کنم تا یکم حال و حواش عوض بشه ولی برعکس کاری کردم که اشک به چشماش بیاد
و گفت این شعر رو برای من میخونه ها . من پدر خوبی نیودم
وای که چه حال بدی پیدا کردم . دلم میخواست زمین دهن باز کنه و منو ببلعه
هنوز هر وقت که اینو میخونم یاد اون روز می افتم و این بار اشک تو چشمای خودم حلقه میزنه و بیشتر و بیشتر دلم برای پدر عزیزم تنگ میشه
مهربانم ، خداي بي همتا، يعني الان چگونه است حالت؟
گفت مهربان ولي تنهاست، چون گرفتم به نييتت ،فالت
رنگ دلخواهت اي خدايم چيست؟ بهترينت در اين زمين گو كيست؟
نه، نگو ، چو از حسودي دل، آن زمان اثر ز بودم نيست
يعني الان نشسته اي يا نه ؟؟ خسته اي ز ما بَدان يا نه ؟؟
گو به من كسي نمي فهمد، اندكي گرسنه اي يا نه ؟؟
بافته ام ژاكتي ز شرار عشق ، گرم و زيبا و بي گمان فرد است
چون بهشتي و خانه ات آنجاست ، ارتفاعات هوا سرد است
گل برايت چگونه بفرستم؟ يك سبد گل از حياط دل
خود بيا ببين چه پُر خون است، آن دلي كه ساختي از گِل
قاصدك مي فرستمت هر روز، با چه عشقي روند به بالاها
گو خدايم رسد به دست گُلت ؟ يا كه فوت بايد كرد حالاها؟
جان جنگل ،تو را به درياها ، اندكي خستگي ز تن در كن
با شب و ستاره بازي كن، خاك گلدان خانه ات تَر كن
كاش جاي من ، حديث ضعيف، بر زمينت ستاره مي دادي
يا دلم را كه بي قرار تو است، راه حلي هميشه مي دادي
باز هم سحر رسيد اي گل، وقت آن شد كه سويت آويزم
اين دلم را كمي بهاري كن، خود كه بيني شكسته ، پاييزم
جان جنگل،تو را به درياها، اندكي خستگي ز تن در كن
با شب و ستاره بازي كن، خاك گلدان خانه ات تر كن
4 shanbe: 16/11/87
Ma az ham joda nashodim ke niazi be peyvande dobare bashe
Oon peyvand too dele man mohkam ba ghalbo rooham az kheily ghabl tar peyvand khorde bood.
Shayad age dirooz pishnahade conference ra dadam baraye in bood ke bishtar nafase amigh bekesham.
Behesh begoo …
Nemidoonam in haee ro ke migam haminjoori behesh migi ya na ? vali omidvaram bi kamo kasti behesh begi
Behesh begoo hanooz negaham be rooye 405 mieste . rasti hanooz mashinesho avaz nakarde? ,
Behesh begoo haravght divoone bazi dar miaram bishtar jaye khalie oono ehsas mikonam,
Behesh begoo hich midoonesti roozi 2 bar bayad az asansor bala va paeen beram?,
Behesh begoo chand roozi bood ke bad joori
Behesh begoo fekr konam hanooz telepathy moon kar mikone. Akhe in chandrooz ke bar ax too emtehanatamam hast oon icon ke hamishe too maghzam hast kheily bozorg shode va hamash be oon fekr mikardam. Alan ham ke to oomadio ba man chat kardi fekr konam kare oon telepathy bashe,
Behesh begoo modatie hamash be khodam migam miramo ye daghe mohkam baghalesh mikonamo zoodi miam,
Behesh begoo delam baraye khodam kheily tang shode,
Rasti inam Behesh begoo daneshgah hamoon reshteii ro ke mikhastam ghabool shodam, fek konam khoshhal beshe,
Va Behesh begoo faghato faghat baraye khodamo eshghe khalesam moteassefam,
Behesh begoo …
Na hichi velesh kon, aslan nemikhad chizi dar morede man ya inaro behesh begi,
Oon ghablan rahesho entekhab karde.
"تو که بریدی و دوختی و بهونه ساختی
اما بدون که تو عاشقی باختی
عشقو چه ارزونو مفت فروختی
باختی
باختی
"دیدن تو گرچه از دور
واسه من یه جور امیده
یه چیزی مثل یه جادو که بهم بهانه میده
این مهمه که میدونم واسه من چقدر عزیزی
من که جام عشقو دادم
چه بنوشی چه بریزی"