۱۳۸۸ فروردین ۲۲, شنبه

حس قشنگ تورو داشتن

88/1/22

این خیلی بده که یکی رو که خیلی خیلی دوسش داری ، عاشقشی

بخوای ببوئیش ، لمسش کنی ، بخوای سرتو بذاری رو شونه هاشو تا دلت میخواد گریه کنی تا اینکه آرامش رفته در تو با اینکار زنده بشه

بخوای زل بزنی به چشماش تا عمق وجودشو بخونی،
یا اینکه بخوای تا جون داری فقط ببوسیش ...


ولی مجبور باشی اون همه احساس مملو از عشقو پنهان کنی و خودتو کنترل کنی و به روش نیاری
و مراقب باشی از چارچوب زندگیت خارج نزنی

حتی مجبور باشی خیلی نگاهش نکنی تا از نگاهت متوجه هیاهوهای دلت نشه.



واقعاً خیلی سخته









عزیز دلم،
آخه تو کی هستی؟

کی هستی که هرچه بیشتر میبینمت بیشتر هم عاشقت میشم حتی اگه رسمی باشیم یا خودمونی یا ...


بی تفاوت بودن هیچ چیزی رو عوض نمی کنه


وقتی نیستی و میخوایم چراغ ها خاموش بمونه، فقط آهنگ های غمگین گوش میدم
ولی فقط کافیه 1 بار ببینمت بعد دیگه بساط براهه ;-)
دیگه تو فضام
خنده هام بیشتر میشه
حتی الکی الکی میخندم.


با تو من بهارم
بی تو شوره زارم

وقتی هستی خوبم
وقتی نیستی
بی تو یه قاب شکسته رو دیوارم






راستی تابلو بود وقتی گفتی آدرس اینجارو نداری (نرسیده) و نیومدی اینجا !
هنوز دروغات تابلوئه

هیچ نظری موجود نیست: